single party

رز ویو
از ب٪ار تا خونم رو پیاده اومدم وقتی دکمه اسانسور زدم جیمین رو تو دیدم که با دیدنش لبخندی زدم و رفتم تو
جیمین: با این وضع کجا بودی (عصبی)
رز: یه جای خوب (مس٪ت)
به سمتش رفتم و دستمو دور کمرش حلقه کردم: مس٪تی و با این لباس ب٪#ار بودی اخه توعه لعن....
*صدای ایستادن اسانسور*
رز: عا اسانسورر(پریدن مس٪تی)
هققق جیمین الان میمیریم
دوباره کمر٪~شو سفت گرفتم: ببین رز دوستم داری یا نه
رز: چی میگی الان میمیریم
جیمین: میدونممم فقط بگو دوستم داری یا نههه
رز: از وقتی همسایم شدی دوست داشتم
هروز به بهونه های مختلف دم خونتون میومدم و صبح ها جوری میومدم بیرون که ببینمت
با شنیدن این حرفا اروم لب#٪م رو روی لب٪ش گذاشتم نمیدونستم از حرص اینکه رفته بار با لباس با٪ وحش٪#یانه شروع کنم یا بخاطر ذوقم رمانتیک
ـــــــــــ(چند مین بعد)ــــــــــــــ
با نفس زدن ازش جدا شدم به چشماش زول زدم
و اروم گوشمیو دراوردم و زنگ زدم
جیمین: جونگ کوک داداش بله رو گرفتم اسانسورو درست کن
جونگ کوک: حله چشاته داداش
با تعجب نگاش کردم: خیلییی بدی جیمین فکر کردم قراره بمیریم
جیمین: منم متد خودمو دارم اما فکر نکن با این مظلوم بازی بهت سخت نمیگیرم امشب
اب دهنمو قورت دادم: کمکککککککککککککککک
پایان✨🎀
لایک کامنت یادتون نره بوس 🎀
#سناریو #جیمین
دیدگاه ها (۲۳)

two parties : The last part

two parties : Part 1

two parties : Part 1

The last part

"سرنوشت "p,32..ویو بعد از شام ا/ت *.بعد از شام جیمین با ماشی...

تک پارتی از کوکی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط